
اهميّت و فضيلت گريه بر سيّدالشّهدا (عليه السلام) در كلام آيت الله سعادت پرور
آثار گوناگون گریه بر امام حسین (علیه السّلام)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
روایات در فضیلت گریه بر سیّدالشّهدا(علیهالسّلام) بسیار است که به ذکر چند روایت اکتفا مىشود:
1. در چند روایت آمده است که امام حسین(علیهالسّلام) فرمود:
«أَنَا قَتیلُ الْعَبْرَهِ.»(کامل الزیارات، ص 108، باب 36، روایت 1) من، کشته اشکم.
2. از امام صادق(علیه السّلام) روایت شده که امیر مؤمنان(علیه السّلام) به حسین(علیه السّلام) نگاه کرد و فرمود:
«یا عَبْرَهَ کُلِّ مُؤْمِنٍ.»(کامل الزیارات، ص 108، باب 36، روایت 3) اى اشک هر مؤمن.
3. از امام صادق(علیه السّلام) نقل شده که: حسین بن على(علیهم السّلام) فرمود:
«أَنَا قَتیلُ الْعَبْرَهِ، لا یَذْکُرُنى مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ.»(کامل الزیارات، ص 108، باب 36، روایت 6) من، کشته اشک هستم، هیچ مؤمنى مرا یاد نمىکند، مگر این که اشکش جارنمىشود.
4. در روایت دیگرى از آن حضرت آمده است که امام حسین(علیه السّلام) فرمود:
«أَنَا قَتیلُ الْعَبْرَهِ، لا یَذْکُرُنى مُؤْمِنٌ إِلّا بَکى.»(کامل الزیارات، النص، ص 109) من، کشته اشک هستم، هیچ مؤمنى مرا یاد نمىکند جز این که گریه کند.
بیان: در تفسیر و تبیین این احادیث گفته شده که پس از کشته شدن عثمان، مردم به دستور دشمنان امام على(علیه السّلام)، مجالسى تشکیل مىدادند و بر قتل عثمان مىگریستند و دشمن بدین وسیله، بغض على(علیه السّلام) را در دل آنان- که حضرت را نمىشناختند- زیاد مىنمودند. این عمل، سبب به وجود آمدن آن همه بىاحترامىها و سرانجام کشته شدن سیّدالشّهدا(علیه السّلام) گردید؛ لذا فرمود: «أَنَا قَتیلُ الْعَبْرَهِ.»
شاید شاهد بر این احتمال، گفتارى است که دشمنان آن حضرت در روز عاشورا به زبان آورده و گفتند:
«بَلْ نُقاتِلُکَ بُغْضاً وَ عِناداً مِنّا لِأَبیکَ وَ ما فَعَلَ بِأَشیاخِنا یَوْمَ بَدْرٍ وَ حُنَیْنٍ.»(ذریعه النّجاه، ص 134) بلکه به خاطر کینه و دشمنى با پدرت و آن چه در روز بدر و حنین با پدران ما انجام داد با تو مىجنگیم.
و نیز جمله معروف زیارت اربعین:
«أَلسَّلامُ عَلى أَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ.»(مصباح المتهجّد، ص 730) سلام بر اسیر ناراحتىهاى شدید و کشته اشکها.
نیز در زیارت عرفه آمده است:
«أَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَریعَ الْعَبْرَهِ السّاکِبَهِ.»(اقبال الاعمال، ص 333) سلام بر تو، اى افتاده و کشته اشکِ ریزان.
امّا گمان مىشود ظاهر روایات، به جهت دیگرى ناظر باشد، با این توضیح که: اوّلًا: باید توجّه داشت که در لغت براى واژه «عَبْرَه»، معانى گوناگونى ذکر شده است:
الف. اشک؛
ب. اشک حلقه زده در چشم، پیش از آن که بر صورت جارى شود؛
ج. ریزش اشک؛
د. سرازیر شدن اشک، بدون صداى گریه؛
ه. حبس شدن حالت گریه در سینه؛
و. حزن و ناراحتى بدون گریه.
واژه «قتیل» نیز در لغت، به معناى «مقتول» آمده است.
ثانیاً: گریستن، یا براى به ظهور درآوردن صفت رحمت در طرف مقابل است (چنان که طفل با گریستن، مادر را به رحمت مىخواند)؛ و یا منشأ گریه، صفت رحمت است که یکى از صفات بارز الهى است تا با اظهار آن، بقا و الفت اجتماع همواره برقرار باشد، بنابراین، صفت بارز رسولى هم که براى آنان فرستاده، رحمت قرار داده است، که:
وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعالَمِینَ(سوره انبیا، آیه 107) و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم.
ظلم و ستم و عصیان زمانهاى جاهلیّت تا زمان حضرت سیّدالشّهدا(علیه السّلام) به اعلى درجه خود رسید، و صفت رحمت را به فراموشى سپرد، به گونهاى که امّکلثوم(علیهالسّلام) در خطبه خود فرمود:
«وَ نُزِعَتِ الرَّحْمَهُ مِنْ قُلُوبِکُمْ.»(بحارالانوار، ج 45، ص 112) و رحمت، از دلهاى شما کنده شده است.
حال، سیّدالشّهدا(علیهالسّلام) با کلام «أَنَا قَتیلُ الْعَبْرَهِ.» مىخواهد بفرماید: من کشته شدم تا این صفت، با گریاندن و گریستن در مصایب من آشکار و در نتیجه، رحمت الهى، شامل حال امّت شود.
شاهد بر این گفتار، سخنان امام صادق(علیه السّلام) است که مىفرماید:
«… أَلْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى فَضَّلْنا عَلى خَلْقِهِ بِالرَّحْمَهِ، وَ خَصَّنا أَهْلَ الْبَیْتِ بِالرَّحْمَهِ … وَ ما بِکى أَحَدٌ رَحْمَهً لَنا وَ لِما لَقینا إِلّا رَحِمَهُ اللَّهُ قَبْلَ أَنْ تَخْرُجَ الدَّمْعَهُ مِنْ عَیْنِهِ، فَإِذا سَالَتْ دُمُوعُهُ فِى خَدِّهِ، فَلَوْ أَنَّ قَطْرَهً مِنْ دُمُوعِهِ سَقَطَتْ فِى جَهَنَّمَ، لَأَطْفَئَتْ حَرَّها حَتّى لا یُوجَدَ لَها حَرٌّ …»(کامل الزیارات، باب 32، روایت 6، ص 101)
…ستایش مخصوص خداوندى است که ما را با رحمت خود بر مخلوقات برترى داد و رحمت خود را مخصوص ما اهلبیت گردانید … و هیچ کس از روى رحمتِ بر ما و بر آن چه به ما رسیده گریه نکند، مگر این که پیش از جارى شدن اشک از چشمش، خداوند او را شامل رحمت خود نماید. و اگر یک قطره از اشکهایش در جهنم بیافتد، آتشِ آن را خاموش مىکند، به حدّى که گرمایى براى آن باقى نمىماند …
بیان: این حدیث شریف، روشنگر احادیث: «أَنَا قَتیلُ الْعَبْرَهِ.» و شبیه به آن است؛ زیرا نه تنها آشکار نمودن این صفت مطلوب است؛ بلکه هنگامى که بندهاى صفت رحمت را به بهترین خلق خدا ظهور دهد، خداوند هم رحمت بىانتهایش را شامل وى خواهد نمود، به گونهاى که هیچ گناهى بر او نماند.
5. از امام صادق(علیه السّلام) روایت شده که فرمود:
«مَنْ ذُکِرْنا عِنْدَهُ فَفاضَتْ عَیْناهُ وَ لَوْ مِثْلَ جَناحِ بَعوُضَهٍ، [الذُّبابِ]، غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ لَوْ کانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ.» (کامل الزیارات، باب 32، روایت 8، ص 103)
نزد هر کس ما را یاد کنند، و از چشمانش اشک آید، گرچه به اندازه بال پشهاى [مگسى] باشد، گناهانش- اگر چه به اندازه کف دریا باشد- آمرزیده مىشود.
6. امام باقر(علیه السّلام) فرمود: على بن الحسین(علیه السّلام) بارها مىفرمود:
«أَیُّما مُؤْمِنٍ دَمَعَتْ عَیْناهُ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ- علیه السّلام- دَمْعَهً حَتّى تَسیلَ عَلى خَدِّهِ، بَوَّأَهُ اللَّهُ بِها فِى الْجَنَّهِ غُرَفاً یَسْکُنُها أَحْقاباً؛ وَ أَیُّما مُؤْمِنٍ دَمَعَتْ عَیْناهُ حَتّى تَسیلَ عَلى خَدِّهِ فِینا لِأَذىً مَسَّنا مِنْ عَدُوِّنا فِى الدُّنْیا، بَوَّأَهُ اللَّهُ بِها فِى الْجَنَّهِ مُبَوَّأ صِدْقٍ؛ وَ أَیُّما مُؤْمِنٍ مَسَّهُ أَذَىً فینا فَدَمَعَتْ عَیْناهُ حَتّى تَسیلَ عَلى خَدِّهِ مِنْ مَضاضَهِ ما أُوذِىَ فِینا، صَرَفَ اللَّهُ عَنْ وَجْهِهِ الْأَذى وَ آمَنَهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ مِنْ سَخَطِهِ وَ النّارِ.»(کامل الزیارات، باب 32، روایت 1، ص 100)
هر مؤمنى که براى کشته شدن حسین بن على(علیه السّلام) قطرهاى اشک بریزد، و بر گونهاش جارى گردد، خداوند او را در ساختمانهاى بلند منزل مىدهد، تا روزگارانى در آن جا زندگى کند؛ و هر مؤمنى، به خاطر اذیّتى که در دنیا، از دشمنان ما به ما رسیده، از چشمانش اشک بریزد تا بر گونهاش جارى شود، خداوند او را در بهشت، در جایگاه صدق منزل مىدهد؛ و هر مؤمنى اذیّتى در [راه] ما به او برسد، و از دردِ آن چشمانش اشک بریزد، تا بر گونهاش جارى شود، خداوند در روز قیامت، رنج آن را از صورتش برمىگرداند، و از غضب خود و آتش، ایمن مىگرداند.
بیان: نکته قابل توجّه در این روایت آن است که حضرت در قسمت اوّل آن مىفرماید: «لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ …» و در مورد دیگر، «فِینا». و این خود، بیانگر آن است که گریه ظاهرى و گریه حقیقى، هر دو، پذیرفته شده و مأجور است؛ ولى فرق است میان «لَنا» و «فِینا»؛ زیرا «لنا» یعنى: «لِما وَرَدَ عَلَیْنا» و یا «لِدَرْکِ الثَّوابِ» ولى «فینا» یعنى «فى مَحَبَّتِنا»، لذا نتیجه اوّلى، نعمتهاى ظاهرى بهشت است که مىفرماید: «بَوَّأَهُ اللَّهُ بِها فِى الْجَنَّهِ غُرَفاً یَسْکُنُها أَحْقاباً.» و ثمره دوّمى، نعمتهاى باطنى و معنوى و ایمنى از غضب الهى و آتش جهنّم است که مىفرماید: «بَوَّأَهُ اللَّهُ بِها فِى الْجَنَّهِ مُبَوَّأَ صِدْقٍ» و یا «صَرَفَ اللَّهُ عَنْ وَجْهِهِ الْأَذى وَ آمَنَهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ مِنْ سَخَطِهِ وَ النّارِ.»
شاید بتوان تفاوت میان این دو گریه را، از فرقى که امام صادق(علیه السّلام) میان عبادت بندگان مىگذارند، به دست آورد، آن جا که مىفرماید:
«أَلْعِبادَهُ [إِنَّ الْعُبّادُ] ثَلاثَهٌ، قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ- عزّوجلّ- خَوْفاً، فَتِلْکَ عِبادَهُ الْعَبیدِ؛ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ- تَبارکَوَتَعالى- طَلَبَ الثَّوابِ، فَتِلْکَ عِبادَهُ الْأُجَراءِ؛ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ- عزّوجلّ- حُبّاً لَهُ، فَتِلْکَ عِبادَهُ الْأَحْرارِ، وَ هِىَ أَفْضَلُ الْعِبادَهِ.»(وسائل الشیعه ج 1 ص 45 ابواب مقدمات العبادات باب 9 روایت 1)
عبادت [عبادت کنندگان] سه دستهاند: گروهى از روى ترس، خداوند- عزّوجلّ- را عبادت مىکنند، این نوع عبادت، عبادت بردگان است، و گروهى به خاطر رسیدن به ثواب، عبادت خداوند- تَبارکَوَتَعالى- را به جا مىآورند، این نوع عبادت، عبادت مزدوران مىباشد. و گروهى از روى دوستى، خداوند- عزّوجلّ- را عبادت مىکنند، این نوع عبادت، عبادت آزادگان مىباشد و آن، برترین عبادت است.
در واقع، گریه ظاهرى «لَنا» شبیه به عبادت از ترس از آتش جهنّم، و یا براى ثواب اخروى است، و گریه حقیقى «فینا» از مصادیق عبادت آزادگان، براى دوستى و عشق به حضرت حقّ سبحانه مىباشد.
—————————————————————
منبع: فروغ شهادت، ص 301، سعادت پرور، على، انتشارات احیاء کتاب، تهران، 1388 ش، چاپ سوم
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید ...