
تبعیّت از امام، تنها راه هدایت
تبعیّت از امام، تنها راه هدایت :
همه افراد جامعه باید در عقیده و اخلاق و عمل امام را میزان و ترازوی خود قرار دهند و بدون وجود امام و معرفت و پیوند از سر عشق و محبّت با او، عمل به شریعت با همه فروعاتش نتیجه نمیدهد.
توحید کامل در پیوند مأموم به امام معصوم ظهور میکند چرا که در این هنگام فقط خدا در صحنه است نه من و ما ! نظام تکوین و تشریع با حضور خداوند و آمدن او به خانهی بشر هماهنگ میشود و امام چراغدان نور خداست که بواسطه او، نور خدا جریان پیدا می کند به عبارت بهتر امام هدایت را از ملکوت میگیرد و به تابعین افاضه میکند. امیر المؤمنین علی ع در حدیثی فرمود:
«فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا»[1]
ما ، دستْ پروردگانِ پروردگار خویشیم و مردمان، دستْ پروردگانِ مایند.
منطق قرآن این است که در تبعیّت، متبوع باید وجودی باشد که و اصل به مبدأ فیض است و قلب او با حقیقت هستی متّحد است و وجود او منبع و مخزن تمام کمالات است از این رو رسول خدا ص فرمود:
«أَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا» [2]
من شهر علمم و على دروازه آن است.
امام رضا علیه السلام در تبیین مقام امام فرمود:
« الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یُدَانِیهِ أَحَدٌ وَ لَا یُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لَا یُوجَدُ مِنْهُ بَدَلٌ وَ لَا لَهُ مِثْلٌ وَ لَا نَظِیر»[3]
امام یگانه دهر خود است که احدى نتواند به او نزدیک شود و هیچ عالمى را قدرت نباشد در علم با او مساوى باشد و تبدل از براى او یافت نشود و مثل و مانندى نداشته باشد
پس هیچکس نمیتواند به آن جایگاه نزدیک شود و معادل آن جایگاه قرار گیرد بلکه باید تابع و رهرو باشد تا از انوار وجود امام بهره کامل ببرد:
« قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ»[4]
قلبم با قلبتان در صلح است و کارم پیرو کارتان میباشد
پیروی و تبعیّت قائده دارد امّا بشر بی خبر و غافل از آن است! از اینرو مدام جفت خوشحالان و بد حالان شده است!
پی نوشت ها:
[1] نهج البلاغه، ص386.
[2] تحف العقول، ص430.
[3]الکافی، ج1، ص201.
[4]تهذیب الأحکام، ج6، ص114.
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید ...