
در محضر استاد فروغی (سلّمه الله)
دو رَکعتِ عِشق
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ابوثُمامه صیداوى از یاران امام حسین(علیه السلام) خدمت حضرت آمد و عرض کرد:
«یا أَبا عَبْدِ اللَّهِ، نَفْسى لِنَفْسِکَ الْفِداءُ هؤُلاءِ اقْتَرَبُوا مِنْکَ وَ لا وَ اللَّهِ لا تُقْتَلُ حَتّى أُقْتَلَ دُونَکَ وَ أُحِبُّ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ رَبّى وَ قَدْ صَلَّیْتُ هذِهِ الصَّلاهَ»
یا اباعبداللَّه، جانم فداى جان تو باد، اینها به تو نزدیک شده اند(می خواهند تو را بگیرند) نه، به خدا قسم تو کشته نمى شوى تا آن که من در پیشگاه (و در حمایت از) تو کشته شوم و دوست دارم پروردگارم را در حالى که امروز این نماز را خوانده باشم، ملاقات کنم.
ما نیز باید به منای قلب و نفسمان برویم و خود را برای ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) قربانی کنیم.
الآن نیز راه باز است فقط باید منیت، خودیت و دنیایمان را که مانع فنا هستند را از میان برداریم.
باید خود را فانی کنیم؛ یعنی در وجودمان به این مقام برسیم که بتوانیم به ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) بگوییم:
«نَفْسى لِنَفْسِکَ الْفِداءُ»
پس از سخنان ابو ثمامه، امام حسین(علیه السلام) سر به سوى آسمان بلند کرد و فرمود:
«ذَکَرْتَ الصَّلاهَ، جَعَلَکَ اللَّهُ مِنَ الْمُصَلّینَ. نَعَمْ هَذا أَوَّلُ وَقْتِها» (بحارالأنوار، ج45، ص 21)
خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد، آرى الان اوّل وقت نماز است.
چه نمازی خواندند؟! نمازی که هیچ پیامبری نخوانده است! عاشقان خالص، نماز عشق خواندند! دو رکعت نماز خواندند، نمازی که وضویشان با خون و در مقابل تیرهای دشمن بود!
خدایا پرده بردار یک لحظه آن صحنه را ببینیم! اصحاب حضرت چه صحنه ای دیدند که قبله دلهایشان امام حسین(علیه السلام) بود؟!
چندین نفر در حین نماز شهید شدند.
جوانی بنام سعید بن عبد الله که از نمازگزاران محافظت می کرد، سیزده تیر خورد تا شهید شد! اما عاشقانه برای خریدن تیرها می دوید!
ادب فنا این است که اگر می خواهی در انسان کامل فانی شوی، باید هر چه داری به قربانگاه ببری.
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید ...