
در محضر استاد فروغی (سلّمه الله)
رسول اکرم (ص)، کانون محبّت
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) کانون محبت است. خداوند حضرت را معرفی کرده و میفرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُم»(فتح،29)
محمد، فرستاده خداست و کسانى که با او هستند بر کافران سرسخت و در میان خودشان با یکدیگر مهربانند.
تمام کسانی که اطراف پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند و به او تقرب دارند نیز باید کانون محبت باشند «رُحَماءُ بَیْنَهُم» همچنین «تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّدا» اهل عبادت، رکوع، سجود و اهل توجهاند.
عبودیّت، شرف پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم)
به ولای تو اگر بنده خویشم خوانی
کز سر خواجگی هر دو جهان برخیزم
اگر به من بگویی بنده من و این مقام را به من دهی، پادشاهی دنیا و آخرت را رها میکنم.
هوای سلطنتم بود بندگی تو کردم
خیال خواجگیام بود عشق تو گزیدم
خداوند در شب مهمانی ویژه در شب معراج، بندگی را به حضرت اعطا کرد. موقع صبح نیز آیه نازل شد: «سُبْحانَ الَّذی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى» (اسرا،1) خدای سبحان بندهاش را شبانه بالا برد.
حضرت مقام عبودیت محضه را دریافت کرد. عبد محض خدا، کانون توحید و رحمت و محبت خداست. چنان نسبت به بندگان رحمت و محبت داشت که خداوند در بعضی از آیات به حضرت دلداری میدهد «فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفا»(کهف،6) حبیب من! میخواهی از تأسف جان دهی که چرا به حرفت گوش نمیدهند و به قرآن ایمان نمیآورند؟! میخواهی از غصه بمیری که چرا ایمان نمیآورند؟!
در سوره توبه فرمود: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ»(توبه،128) پیامبر از جنس شماست بر او سخت است که شما را گرفتار ببیند، به مؤمنین محبت دارد و رئوف و رحیم است.
حرص پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به بشریت
«حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ» نسبت به شما حریص است. اگر استاد سر شاگرد خود فریاد میکشد، میخواهد یک قدم بالا بیاید و الا استاد کینهای با شاگرد ندارد.
حرص پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به همه بشریت است؛ چون معلم همه بشریت است. حرص دارد که همه عالم را در خودش یعنی در حقیقت وجودش ببلعد تا همه عالم از حقیقت محمدیه (صلی الله علیه و آله و سلم) بهره ببرند.
تواضع پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
روزی حضرت با تعدادی از اصحاب گرامیشان بیرون از شهر مدینه از جایی عبور میکردند. حضرت دیدند پیرزنی درون چاه سطل انداخته و به زحمت آب میکشد. حضرت رفته و دلو را از دستش گرفتند و خودشان آب کشیده و مشک را پر نمودند. مشک بزرگ بود. حضرت فرمود: «تو نمیتوانی حمل کنی. خودم حمل میکنم» هر چه اصحاب اصرار کردند فرمود: «بار امت را باید پیامبرشان حمل کند»
چقدر زیباست؟! برخی وقتی موقعیت کوچکی پیدا میکنند، دوست دارند همه عالم بیایند دربوسی خانه او! اینکه خداوند حضرت را به عظمت میستاید، به خاطر همین عبودیت محضه است. مشک را به دوش انداختند و آوردند دم در خیمه پیرزن قرار دادند و رفتند. پیرزن بچههایش را صدا زد. گفت: این جوانمردی که دارد میرود، مشک را آورد. به دنبال حضرت دویدند و دیدند پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است! ملاقات کرده و برگشتند گفتند: مادر میدانی او کیست؟ گفت نه. گفتند: مدام میگفتی آیا میشود یک بار پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را ببینم؟! او رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بود. پیرزن شروع کرد در بیابان به دنبال حضرت دویدن، به صورتش میزد که عجب بیادبی کردم؟! حضرت برگشت و با مهر و محبت پیرزن را برگرداند و فرمود: «وظیفه من بود، ناراحت نباش»
استغفار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای امّت
«حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ» او به ما حرص دارد و مهربان است بگونهای که الان هم مهمان او شوی برایت استغفار میکند «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً»(نساء،64) اگر به در خانه تو بیایند و استغفار کنی، رحمت خداوند نازل میشود و خدای تواب و رحیم را مییابند.
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید ...