
در محضر استاد فروغی (سلّمه الله)
شرح رساله حقوق امام سجّاد علیه السّلام (جلسه اوّل)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خلاصهاى از شرح رساله حقوق امام سجّاد (علیه السّلام)، 88/7/23
حیات حقیقی انسان در گرو تعالیم دینی است بنابراین همه ابعاد وجودی اش باید در پرتو دین ساخته شود.
اگر اعتقادیات، اخلاقیات و رفتار انسان رنگ توحید به خود بگیرند، انسان به کمالات معنوی دست پیدا کرده و به حیات حقیقى مىرسد.
دعوت خداوند و انبیاء (علیهم السلام) به سوی توحید است تا انسان در سایه آن به حیات حقیقی برسد. در قرآن فرمود: “یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُم” (انفال/24) اى کسانى که ایمان آورده اید! اجابت کنید خدا و رسولش را زمانى که شما را مى خوانند بدانچه زنده تان مى سازد.
انسان منهای توحید یعنی هیچ اندر هیچ! کسی که در این دنیا به حیات انسانی نرسد، به حیات اخروی هم دست پیدا نخواهد کرد. حیات برتر، حیات اخروی است: “َإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوان” (عنکبوت/64) و کسی که اینجا آدم نشود از حیات اخروی بهره نخواهد برد.
همانطور که خداوند طبیعت را بعد از مرگش زنده میکند، انسان را هم احیاء مینماید: “أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناه” (انعام/122) کسی که میت بوده او را احیا کردیم، “وَ جَعَلْنا لَهُ نُورا” (انعام/122) و برای او نور قرار دادیم؛ یعنی به او حیات انسانی اعطا کردیم.
درون حیات انسانی نور نهفته است و بواسطه آن، انسان حیات نورانی، قلب نورانی و چشم نورانی پیدا میکند منتها اینها برای اهل سلوک دست میدهند نه برای همه!
دین می خواهد انسان را وارد عالم نور بکند “قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُور” (مائده/15) هرچه بعنوان دین از جانب خداوند آمده است، نور است. قرآن نور، پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نور، دین نور، زمین نور، زمان نور، آسمان نور، همه نورند! می خواهند انسان را هم به عالم نور متصل کنند!
انسان برای نورانى شدن باید خودش را تطهیر و لایروبی بکند. گاهی آدم لایروبى لازم دارد. درون انسان گل آلود و قیراندود مى شود.
ای بسا موى سفید و دل چو قیر
ای بسا موى سیاه و دل سفید
از این عالم پست بالا نیامده ایم تا بفهمیم چه خبر است! عادت به دنیا و گاهی عادت به زشتى ها مانع سیر ما شده است.
دین آمده تا فطرت را احیا بکند و در تمام شئون زندگی فردی، جمعی، مادی، معنوى، فرهنگى، اقتصادى و نظامى، انسان را احیا بکند. برای رسیدن به این هدف مهم، معرفت لازم است. امیرالمومنین على(علیه السلام) فرمود: “یَا کُمَیْلُ مَا مِنْ حَرَکَهٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَه” (بحار الأنوار ط – بیروت، ج74، ص 267) هیچ حرکتی در عالم نیست مگر اینکه باید بهمراه معرفت باشد.
انسان باید به رابطه خودش با خود، با خدا، با انسانهاى دیگر و با طبیعت معرفت داشته باشد و حقوق آنها را رعایت نماید تا رشد پیدا بکند. اینجا محل آدم شدن است!
گاهى خداوند از انسان گلایه مى کند و می فرماید: “ما لَکُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقارا” (نوح/13) چرا مرا به عظمت یاد نمى کنید؟! چه شده؟! از من بدی دیده اید؟!
با حرف زدن نمیشود به مقصد رسید؛ باید دل انسان هم به سخن بیاید و باور بکند و الا در سعادت به روی انسان بازنخواهد شد.
باید عمل کرد، عمل کردن باعث میشود تا حجت الله شوی! فردی از یک خانواده خوب میشود و بعد خداوند میگوید: چه شد این توانست خوب شود ولی شما نتوانستید؟! از بین چند برادر یکی خوب باشد، خداوند احتجاج میکند که چرا تو نیامدى؟! برادرت آمد! اگر مشکل و محال بود پس چرا این آمد؟!
تهیه و تنظیم: گروه تحقیقى پژوهشى فروغ توحید
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید ...