
در محضر استاد فروغی (سلّمه الله)
مناجات شعبانیه، نجوای دل سالک
بسم الله الرّحمن الرّحیم
مسجد خاتم الانبیاء (ص) ، شهرک پردیسان، 1394/2/30
مناجات شعبانیه نجوای دل آدمی است، حالت انسانی را بیان می کند که از ظلمت حرکت کرده و به نور توحید می رسد. مناجات شعبانیه حال سالکی است که مسیر سلوک را طی میکند.
سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال می فرماید:
“إنها مناجاه أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(علیه السلام) و الأئمه من ولده(علیهم السلام) کانوا یدعون بها فی شهر شعبان”(إقبال الأعمال(ط – القدیمه)، ج2، ص 685) این مناجات امیرالمؤمنین(علیه السلام) و ائمه(علیهم السلام) است. که در ماه شعبان به این دعا مداومت داشتند.
این مناجات با توبه و انابه آغاز می شود و در آخر می فرماید: “إِلَهِی وَ أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عَارِفاً”(إقبال الأعمال(ط – القدیمه)، ج2، ص 687)
به فرازهای این مناجات نگاه کنیم و ببینیم آیا در مسیر هستیم؟ می توانیم خود را پیدا کنیم؟
می فرماید: “إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّهِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَهِ التَّبَاعُدِ مِنْک”
خدایا عمرم را در حرص غفلت از تو تباه کردم، خدایا عمرم را به باد دادم، جوانی ام را در سرمستی و غرور غفلت از تو از دست دادم! جوانی ام حقیقتم را خورد! وقتی انسان ذلّ عبودیت را دید چنین حرف می زند.
در روایت داریم: “سُکْرُ الْغَفْلَهِ وَ الْغُرُورِ أَبْعَدُ إِفَاقَهً مِنْ سُکْرِ الْخُمُور”(غرر الحکم و درر الکلم، ص 405)
مست شراب افاقه پیدا می کند ولی مست غفلت تا آخر عمر افاقه پیدا نمی کند!
امیر المؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام) می فرماید: “خُذُوا مِنْ أَجْسَادِکُمْ فَجُودُوا بِهَا عَلَى أَنْفُسِکُم” (نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص 267)
از جسمتان بکاهید و به روحتان بیافزایید. یعنی جوانی را بدهید تا حقیقت را بدست آورید.
انسان نباید به جوانی خود مغرور شود، زیبایی حقیقی را وقتی می توانی بدست آوری که به خالق زیبایی برسی!
امام حسین(علیه السلام) در دعای عرفه چنین مناجات می کند:
“إِلَهِی مَنْ کَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِیَ فَکَیْفَ لَا یَکُونُ مَسَاوِیهِ مَسَاوِی”(إقبال الأعمال(ط – القدیمه)، ج1، ص 348)
خدایا کسىکه زیباییهایش زشتى بوده، پس چگونه زشتیهایش زشتى نباشد؟! تا زمانی که انسان به جمال مطلق نرسد، چیزی ندارد و زیبا نیست.
در فراز دیگری از مناجات شعبانیه چنین می خوانیم: “إِلَهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ إِلَّا فِی وَقْتٍ أَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَّتِک”
(خدایا من قدرت ترک معصیت را ندارم مگر زمانی که محبت تو مرا بیدار کند و موجب شود تا گناهانم را ترک نمایم) سالک با زنگ بیداری محبت خدا بیدار می شود. ماه های رجب، شعبان و رمضان زنگ محبت خداست، خداوند تبارک و تعالی در این سه ماه ثواب اعمال و عبادات را مانند دانه قرار داده تا ما را شکار کند، بدون محبت خدا نمی شود راه رفت.
شاعری از قول مجنون چنین سروده است:
أمر على الدیار دیار لیلی أقبل ذا الجدار وذا الجدارِ
وما حب الدیار شغفن قلبی ولکن حب من سکن الدیار
(از دیار لیلى مى گذرم، این دیوار و آن دیوار را مى بوسم، علاقه به دیار لیلى دلم را تسخیر نکرده، آن کسى که در آن سکونت دارد مرا مفتون خود ساخته است)
می گویند: “حبّ الشئ یوجب حبّ آثاره” هرکس به چیزی محبت داشته باشد، به آثار آن نیز محبت خواهد داشت.
هر که محبّ خدا باشد، بالغ است.
خلق اطفالند جز مست خدا نیست بالغ جز رهیده از هوی
در فراز دیگری از مناجات شعبانیه می خوانیم: “إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُول”
هر که با تو شناخته شد تمام عالم او را می شناسند.
وقتی انسان به خدا محبت پیدا کرد، تمام عالم او را خواهند شناخت.
تهیه و تنظیم: گروه تحقیقی پژوهشی فروغ توحید
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید ...