
در محضر استاد فروغی (سلّمه الله)
نشان توحید (بخش دوّم)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
انسان باید بگونهای رفتار کند تا به حقیقت دست یابد حتی در راه رفتن خود؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «أَنَّهُ مَا تَقَرَّبَ عَبْدٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنَ الْمَشْیِ إِلَى بَیْتِهِ الْحَرَامِ عَلَى الْقَدَمَیْن»(من لایحضره الفقیه، ج2، ص218) به اندازهای که انسان با راه رفتن به سوی خانه خدا به او تقرب پیدا میکند، با هیچ وسیلهای در عالم به او نزدیک نمیشود. قرآن میفرماید: «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنا»(فرقان،63) و بندگان رحمان کسانى هستند که روى زمین با آرامش و فروتنى راه مىروند. راه رفتن عدهای، عبودیت آنها را نشان میدهد.
وقتی انسان خدا را با صفت کبریایی یافت، خود را نمیبیند. وقتی خداوند را با جمال مطلقی که دارد پیدا کرد «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ جَمَالِکَ بِأَجْمَلِهِ وَ کُلُّ جَمَالِکَ جَمِیل»(بحار الأنوار، ج94، ص370) و فهمید تمام جمال را باید از خدا دریافت کرد، به جمال ظاهری توجه نمیکند و جمال موقت جوانی او را فریب نمیدهد.
بنابراین حتی قدم برداشتن نیز در باطن انسان اثر دارد. جسم انسان تلاش میکند و در حال حرکت است ولی جان او به حقیقت میرسد. باطن است که ظاهر را به حرکت درمیآورد.
أمیرالمؤمنین(علیهالسلام) ما را دعوت به تلاش و حرکت میکند و میفرماید: «وَ رِدُوهُمْ وُرُودَ الْهِیمِ الْعِطَاش»(نهج البلاغه، ص120) مانند شتران تشنه به طرف ما بدوید. شتران تشنه از همدیگر سبقت میگیرند. حضرت میخواهد بفرماید: عالم، عالم مسابقه است برای رسیدن به محضر ما؛ اگر بخواهی در این عالم تشنه نمانی باید از «کوثر» بنوشی؛ بقیه زیادهطلبی و تکاثر است. انسان با کوثر سیر میشود، بدوید تا از این چشمه بنوشید. گاهی با یک آه کشیدن او را از کوثر مینوشانند و نظر خداوند جلب میشود.
«الهی از من آهی و از تو نگاهی»
راه نزدیک است «وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَه»(إقبال الأعمال، ج1، ص68)
خداوند میفرماید: «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى»(لیل،7) تو را سبک میکنم تا این راه را طی کنی. گاهی انسان سنگین و زمینگیر میشود «اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْض»(توبه،38) عدهای وقتی دعوت به معنویت و عبادت میشوند مثل اینست که تمام بار سنگین دنیا را به دوش او گذاشتهاند! اما گاهی انسان سبک است و مثل پرنده پرواز میکند.
خدا رحمت کند مرحوم آیت الله سیبویه(ره) را که بیش از هشتاد سال داشت اما وقتی سیدی داخل مجلس میشد، مانند پرنده سریع به احترام او برمیخواست! گاهی با عمل ناچیز، ثمر بزرگی بدست میآوریم؛ بخاطر همین میگویند که فرصتها را غنیمت شمار؛ فرصتها، لحظههای شکار هستند.
نقل کردهاند حضرت موسی(علیهالسلام) در بین گله گوسفندانش بزغالهای داشت. بزغاله ناگهان فرار کرد و از گله دور شد. حضرت مدت طولانی به دنبالش دوید تا اینکه آنرا گرفت. دستی از روی محبت بر سرش کشید و گفت: «بخاطر ترس از گرگ که مبادا تو را بخورد دنبالت دویدم!» از طرف خدا خطاب آمد: «ای موسی! لباس نبوت را بر تو پوشاندم و تو را پیغمبر قرار دادم بخاطر این که به مخلوق من محبت کردی و ساعتها از روی محبت دنبالش دویدی»(داستانهای خواندنی از پیامبران اولواالعزم، محمد محمدی اشتهاردی، ص48) میبینید برخی تلاشها و دویدنها چقدر پر ثمر است؟! بطوری که خداوند به انسان مقام پیامبری میدهد و او را «کلیمالله» میکند! این عالم، عالم مشی و حرکت است؛ حرکتی که انسان را به سوی دستگاه توحید پیش ببرد.
وقتی جسم خود را به زحمت انداختی، روح تو متعالی میشود. مادر حضرت سلیمان(علیهالسلام) به حضرت موعظه کرده و میگفت: «یَا بُنَیَّ إِیَّاکَ وَ النَّوْمَ فَإِنَّهُ یُفْقِرُکَ یَوْمَ یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَى أَعْمَالِهِم» پسرم! از خواب فراوان شب پرهیز کن که خوابیدن بسیار در شب، آدمى را روز قیامت فقیر مىکند.(تحف العقول، ص302)
هنگام شب بلند شو و بگو خدایا نخوابیدم و به یادت هستم.
مرحوم آیتالله مرعشی نجفی(ره) به طلبهها میفرمود: «نمیگویم نماز شب بخوانید ولی گاهی لحاف خود را کنار زده و سرتان را بیرون بیاورید و بگویید: خدایا به یادت هستم»
حضرت أبا عبدالله الحسین(علیهالسلام) غلامی را دیدند که سفره خود را پهن کرده و تمام غذای خود را به سگ ولگرد میدهد. حضرت تعجب کرده و فرمودند: «ای غلام، آیا غذای دیگری برای خوردن داری؟ گفت: خیر؛ فرمود: «پس چرا تمام غذا را جلوی سگ ریختی؟!» غلام گفت: «دیدم گرسنه است و تحمل نکردم. غصهدار هستم، گفتم دل این سگ را به دست آورم بلکه خدا هم به من نگاهی کند» گاهی با یک لقمه، انسان راه رفته و رشد میکند.
حضرت به غلام فرمود: علت غصهدار بودنت چیست؟ گفت: غلام یک یهودی هستم در حالیکه مسلمانم، میخواهم آزاد شوم. حضرت از مسافرت منصرف شد و دویست دینار برداشته به در خانه یهودی رفت و فرمود: «غلامت را به من بفروش» یهودی که حضرت را میشناخت گفت: «بخاطر اینکه در خانه من آمدهای، غلام را به شما بخشیدم» پول را هم نگرفت. حضرت غلام را صدا زد و گفت: «دویست دینار را بگیر، آزاد هستی برو» یهودی که متعجب بود گفت: «من هم باغم را به او میبخشم» حرکت به سوی خدا چقدر آسان و زیباست؟!
زن یهودی که شاهد ماجرا بود سریع بیرون آمد و به شوهرش گفت: «مهریهام را میبخشم اجازه بده مسلمان شوم» مرد دید که از قافله جا مانده است، او هم مسلمان شد. همه خانواده به برکت بدست آوردن دل یک سگ ولگرد، مسلمان شدند!
قلب، عقل و خیال انسان هم باید به سوی خدا مشی کند.
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در دعاهای خود میفرمایند: «سَجَدَ لَکَ سَوَادِی وَ خَیَالِی وَ آمَنَ بِکَ فُؤَادِی هَذِهِ یَدَایَ بِمَا جَنَیْتُ عَلَى نَفْسِی»(إقبال الأعمال، ج2، ص 702) چشمم، خیالم و عقلم برای تو در سجده است. تمام عوالم به سوی خدا مشی میکند و باید مقابل خدا به سجده افتند.
انسان به اندازهای که به توحید راه پیدا کند، میتواند معجزه کند، اعجاز انسان به اندازه توحید اوست. اعجاز آن نیست که کوه را از زمین جدا کنیم، اعجاز آنست که در حال نماز بتوانی از خود بیخود شوی!
«صنما نمیگذاری که مرا نماز باشد» معجزه هر انسان اینست که در این عالم سیر کند تا به حق برسد. لذا أمیرالمؤمنین(علیهالسلام) به شاگرد خود کمیل فرمود: «یا کُمَیْلُ! سَمِّ کُلَّ یَوْم بِاسْمِ اللهِ وَ قُلْ لاحَوْلَ وَ لاقُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللهِ وَ اذْکُرْنا وَ سَمِّ بِاَسْمائِنا وَ صَلِّ عَلَیْنا وَ اَدِرْ بِذلِکَ عَلى نَفْسِکَ وَ ما تَحُوطُهُ عِنایَتُکَ وَ تُکَفُّ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ اِنْ شاءَ اللهِ»(بحار الأنوار، ج74، ص 412) اى کمیل! هر روز را با یاد خدا آغاز کن و ذکر «لاحَوْلَ وَ لاقُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ» را هر روز فراموش نکن و توکّل بر خدا کن و همه روز یادى از ما کن و صلوات بر ما بفرست سپس به خود و خانه و خانوادهات فوت کن. (با انجام این اعمال) به فضل خداوند از شرّ آن روز ایمن خواهى بود.
یعنی با نام خدا برای روز خود نشان بگذار اگر چینین کنی در واقع به خودت نشان زدهای.
از امام حسن(علیهالسلام) روایت است که فرمود: «یَا ابْنَ آدَمَ إِنَّمَا أَنْتَ عَدَدُ أَیَّامٍ إِذَا مَضَى یَوْمٌ مَضَى بَعْضُک»(مجموعه ورام، ج1، ص 78) حقیقت تو همین روزهاست، هر روز که میگذرد بخشی از حقیقت تو میرود.
اگر به خود علامت توحید زدی، در عالم طبیعت گم نمیشوی. أمیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمودند: «اسماء ما را هم بگو: محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین(علیهمالسلام)؛ تا دستت را بگیریم.
«فَمَا أَحْلَى أَسْمَاءَکُمْ وَ أَکْرَمَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَعْظَمَ شَأْنَکُمْ وَ أَجَلَّ خَطَرَکُمْ وَ أَوْفَى عَهْدَکُمْ کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَى وَ فِعْلُکُمُ الْخَیْرُ وَ عَادَتُکُمُ الْإِحْسَان»(من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 616) چه شیرین است اسماء شما؟!
حضرت فرمود: در کنار این اسماء صلوات هم بفرستید.
روزت را با ولایت و خدا آغاز کن؛ چرا که ولایت از خدا جدا نیست.
تهیه و تنظیم: گروه تحقیقی پژوهشی فروغ توحید
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید ...