
در محضر استاد فروغی (سلّمه الله)
پیامبر اکرم (صلّیالله علیه وآله وسلّم)، قهرمان عبودیّت (2)
بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی استاد فروغی (سلّمه الله)
به مناسبت ولادت پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله)، 1388
بخش دوّم
در ادامه به چندین ویژگی از ویژگیهای پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلم) اشاره میکنیم:
4. صاحب شرح صدر
«أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ * وَ وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَک»[1] همه وزر و سنگینی دنیا را، عبودیت از دوش انسان برمیدارد ولی تا وقتی آدم به خودش توجه دارد، همیشه در ناراحتی است و آرامش ندارد. «شرح صدر» یعنی اینکه خداوند سینه انسان را باز کند. انسان باید خدایی شود، که خداوند هم توسعه وجودی به او بدهد. خداوند خطاب به پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلم) میفرماید: «من توسعه وجودی به تو دادم»، هر بلا که آمد ایستادگی کردی و خم به ابرو نیاوردی! «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْت»[2] ایستادی، بعد تو را بالا بردیم و تعالی پیدا کردی، جذبه خدا تو را گرفت.
قرائت سوره شرح، برای شرح صدر و حلم، خیلی مؤثر است. اگر شرح صدر بیاید، وزر هم از انسان برداشته میشود. «وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَک»[3] تو را بالا بردیم، نامت را در عرش و فرش بر سر زبانها انداختیم. همه عالم میگویند: «یا محمد(صلیالله علیه و آله و سلم)»، ذره ذره عالم وجود میگویند: «یا محمد(صلیالله علیه و آله و سلم)»! تمام هستی، طفیلی اوست، چون تمام ذرات از دست او آب حیات میخورند.
بعد میگوید: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا»[4] پس بىتردید با دشوارى آسانى است، [آرى] بىتردید با دشوارى آسانى است. در آخر میگوید: «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَب»[5] باز میگوید بکوش. اگر فراغت برای تو حاصل شد، بکوش و آرام نباش، خودت را به زحمت بینداز. فرصتها را از دست نده، چون هنوز خیلی راه مانده است. تازه درباره معراج، خداوند میفرماید: «لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا»[6] ما بعضی از آیاتمان را به او نشان میدهیم نه همه را! بکوش که همهاش را ببینی. لذا معراج پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلم) یکبار نبود و بارها او را بالا بردهاند. در بعضی روایات است که120 مرتبه به معراج رفته! مدام بردهاند به اردوگاه و مهمانی خصوصی. رسول اکرم(صلیالله علیه و آله و سلم) در این مهمانی خصوصی، «عبودیت» را از خدا گرفت. همه چیز در «عبودیت» جمع است.
5. صاحب کوثر
«إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَر»[7] «کوثر» چشمهای است در بهشت. «کوثر» یعنی همه حقایق! بعضی از بزرگان برای سوره کوثر سه جلد تفسیر نوشتهاند! همه حقایق در «کوثر» جمع است. پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلم) نه تنها به کوثر رسیده، بلکه خودش کوثر است. انسان یکمرتبه به چشمه میرسد و یکمرتبه خودش چشمه میشود. او چشمه حیات انسان است.
انسان باید از تکاثر به کوثر برسد. «تکاثر» یعنی آب شور؛ هرچه بخوری تشنهتر میشوی. لذا میگوید: «أَلْهاکُمُ التَّکاثُر»[8] گرچه ریشه هر دو «کثر» است ولی کوثر چشمه حیات است، اگر بخوری سیراب میشوی، هم در مقام عمل به اوج لذت میرسی و هم در مقام علم به حقیقت علم میرسی. خداوند فرمود: «ما این کوثر را به پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلم) دادیم.»
تمام حقایق را درون فطرت پیغمبر(صلیالله علیه و آله و سلم) قرار دادیم، همه حقایق از ساق عرش فطرت پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلم) در عالم میریزد، لذا به ما هم فرمود: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها»[9] مراقب این فطرتتان باشید چرا که همه چیز در آن جمع است. یعنی مراقب باشید چهره جانتان دائم توجه به خدا داشته باشد. پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلم) چهره جانش دائمالتوجه به خداوند بود. با تمام وجود و با تمام سرمایه هستیاش، دائمالتوجه بود، لذا «إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین»[10] مسلماً نماز و عبادتم و زندگى کردن و مرگم براى خدا پروردگار جهانیان است.
قرآن میفرماید: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَه * إِلى رَبِّها ناظِرَه»[11] چهرههایی در قیامت، طراوت دارد، در قیامت که تمام توجه انسان به خداوند است، چهرهاش باطراوت میشود. برایش آب و باران توحید میبارد و سرسبز و خرم میشود. اینها همه در وجود مبارک پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلم) جمع است. ما هم اگر بخواهیم از این عطش رهایی بیابیم، باید بر پیامبر(صلیالله علیه و آله و سلم) وارد شویم.
برو اندر پی خواجه به اسراء تفرج کن همه آیات کبری
باید بر آنهایی که خود عین حقیقت و کوثرند، وارد شویم تا ما را هم از این تشنگی خارج کنند و به ما هم از این حقیقت بچشانند.
تهیه و تنظیم: گروه تحقیقی پژوهشی فروغ توحید
————————————————————————
[1]. شرح/1و2
[2]. هود/112
[3]. شرح/4
[4]. همان، 5و6
[5]. همان 7
[6]. اسراء/1
[7]. کوثر/1
[8]. تکاثر/1
[9]. روم/30
[10]. انعام/162
[11]. قیامه/22و23
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید ...