توبه حقیقی انسان را از تمام کدورت ها و ظلمت ها خارج کرده و حالتی در او پدید می آورد که بتواند ذات ربوبی را طلب کند.
باید تمام توجهمان به قلب عالم امکان، حضرت صاحبزمان علیه السلام باشد چرا که کلید تمام قفلها و اذن تمام امور عالم، به دست اوست.
وقتی با عمل به مقتضای این مراقبه دائمی به قلب حضرت راه یافتیم، هر جا که باشیم میتوانیم
به فتح برسیم.
همه عبادات و تلاش های آدمی برای آن است که
جذبه ای از سوی حق تعالی، دل را به خود جذب کند!
این همه کوشش برای یک کشش است. وقتی جذبه الهی آمد
انسان راه صد ساله را در یک لحظه طی می کند!
استاد معظم شیخ علی فروغی(حفظه الله):
بارها از استاد مرحوم پهلوانی شنیدم که می فرمودند :
“اگر می بینید در روز گناه نمی کنید ، چشمتان حرام نمی بیند ، بخاطر خواندن نماز شب است.
استاد فروغی
علت این که نوع بشر دریافتی از عالم غیب ندارد دل مشغولی به غیر خدا و عبودیت بت های خیالی دنیا و مظاهر فریبنده آن است
مراقبه، باب توحید از دیدگاه آیت الله فروغی
مراقبه،سالک را در مسیر پیش می برد. بدون مراقبت در توحید به روی سالک بسته شده و فتح به او دست نمی دهد، لذا همیشه باید به مراقبت توجه نموده و خود را در محضر عالم علی الاطلاق ببینیم.
اگر به این علم رسیدیم که:
﴿سَیَرَى اَللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ﴾
خدا و رسولش، اعمال شما را میبینند؛
بعد از این است که درب غیب به روی انسان گشوده می شود:
﴿ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ اَلْغَیْبِ وَ اَلشَّهادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾(توبه، 94)
سپس به سوی کسی که دانای پنهان و آشکار است بازگشت داده میشوید؛ و او شما را به آنچه انجام میدادید، آگاه میکند و جزا میدهد.
پیرامون مناجات شعبانیه
سید بن طاووس (قدس الله نفس الزکیه) در کتاب اقبال الاعمال پیرامون مناجات شعبانیه می فرماید:
“إنها مناجاه أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب (علیه السلام) و الأئمه من ولده (علیهم السلام) کانوا یدعون بها فی شهر شعبان”
این مناجات امیرالمؤمنین امام علی و ائمه اطهار (علیهم السلام) است که در ماه شعبان به این مناجات مداومت داشتند.
این مناجات با توبه و اِنابه آغاز شده و در آخر این مناجات عرض می شود:
“إِلَهِی وَ أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عَارِفاً”
توبه حقیقی انسان را از تمام کدورتها و ظلمات خارج کرده و حالتی در انسان پدید می آورد که ذات ربوبی را طلب می کند…
بدون بندگی انسان را بالا نمیبرند. پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلّم) هرچه در زندگیاش دارد، شأنی از شئون بندگی اوست. او آینه عبودیّت برای همگان است.
تمام جمال خدا در اهل بیت (علیهم السّلام) جمع است و لذا دستور خداوند است که به آنها محبّت داشته باشیم؛ چون محبّت در جایی است که جمال باشد.
محبّت الهی، بشریّت انسان را تبخیر می کند؛ مگر نه این است که آب وقتی تبخیر شد به ابر تبدیل میشود و به زمینهای مرده میبارد و همه را زنده میکند. به همین نحو نیز هرگاه محبّت، انسان را تبخیر کرد، او نیز بر همه عالم میبارد!
انسان وقتی در جاده محبّت قرار گرفت، یخهای سخت بشریّت او ذوب شده و از سردی خارج میشود؛ در این هنگام چشمه حیات ابدی از جان انسان جاری میشود و رفته رفته انسان میبیند که همانند آبی زلال است و در مراحل بعدی می بیند که بِسان رودخانهای به حرکت درآمده است. این جاست که هم خودش زنده شده و هم دیگران را زنده میکند!