تنبیه
در لفظ و اشتیاق و معنی ((عالمین )) اختلاف عظیم واقع است چنانچه بعضی گفته اند ((عالمین )) جمع است و مشتمل بر جمیع اصناف خلق است از مادی و مجرد ؛ و هر صنفی خود عالمی است و این جمع از جنس خود مفرد ندارد و این قول مشهور است.
و بعضی گفته اند که ((عالم )) به فتح لام ، اسم مفعول و ((عالم )) به کسر ، اسم فاعل است ؛ و ((عالمین )) به معنای ((معلومین )) است و این قول علاوه بر آن که خود فی حد نفسه بی شاهد و بعید است ، اطلاق ((رب العالمین )) بسیار بارد و بی مورد است.
و اشتقاق آن را بعضی از ((علامت )) دانسته اند و در این صورت بر تمام موجودات اطلاق شود ، زیرا که همه علامت و نشانه و آیات ذات مقدسند و ((واو)) و ((نون )) به اعتبار اشتمال بر ذوی العقول و تغلیب آن است بر دیگر موجودات.
و بعضی او را مشتق از ((علم )) دانسته اند و در هر صورت ، اطلاق آن بر جمیع موجودات صحیح است ، چنانچه اطلاق بر ذوی العقول نیز وجیه است ولی ((عالم )) اطلاق بر ((ماسوی الله )) شود ؛ و بر هر صنف و هر فرد نیز گاه اطلاق شود و اگر آن کس که ((عالم )) را بر هر فرد و صنف اطلاق کند از اهل عرف و لغت باشد ، به اعتبار آن که هر فردی علامت ذات باری است – و فی کل شی ء له آیه -(65) و اگر عارف الهی باشد ، به اعتبار آن که هر موجودی ظهور اسم جامع و مشتمل کل حقایق است به طریق ظهور احدیت جمع و سر وجود ؛ و از این جهت تمام عالم را و هر جزیی از آن را اسم اعظم به مقام احدیت جمع ممکن است دانست ؛ والاءسماء کلها فی الکل و کذا الآیات.
و بنابر آنچه ذکر شد ، ایراد فیلسوف عظیم الشاءن صدر المله والدین قدس سره (66)بر مثل بیضاوی (67) وارد است ؛ زیرا که آنها ذوق این مشرب نکرده اند و اما در مسلک اصحاب عرفان صحیح نیست و چون کلام بیضاوی در این مقام و کلام فیلسوف مذکور طولانی است ذکر آن نشد ؛ هر کس مایل است ، به تفسیر سوره ((فاتحه )) مرحوم فیلسوف مذکور رجوع کند.
و ((رب )) اگر از اسمای صفات باشد به معنی ((مالک )) و ((صاحب )) و اشباه آن ، مراد از ((عالمین )) جمیع ماسوی الله ممکن است باشد ؛ چه موجودات عالم ملک باشد یا موجودات مجرده غیبیه و اگر از اسمای افعال باشد – که شاید ظاهرتر همین است – مراد از ((عالمین )) عالم ملک است فقط ؛ زیرا که ((رب )) در آن وقت به معنی ((مربی )) است ؛ و این معنا تدریج لازم دارد و عوالم مجرده ، از تدریج زمانی منزه هستند گرچه نزد نویسنده به یک معنی معنی روح ((تدریج )) در عالم ((دهر)) متحقق است ؛ و به همان معنی اثبات حدوث زمانی ، به مسلک عرفانی نیز حدوث زمانی را برای جمیع ثابت می دانیم ، اما نه به آن طور که در فهم متکلمین و اصحاب حدیث آید.
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید ...