سلسله عرفای یک قرن اخیر
بهترین و عالی ترین فقیه صمدانی و حکیم الهی و عارف ربّانی در رأس قرن گذشته مرحوم آیه الحقّ آخوند مولی حسین قلی همدانی را باید نام برد . این فقیه بزرگ و متفکّر کم نظیر و فیلسوف عالیقدر که تمام این علوم حقّه را در پرتو علم عرفان و تهذیب نفس جای داده و همه را در انوار وجه الهی ادغام نموده و درجه و مرتبه هر علم را به جای خود و به موقع خود معیّن فرموده و مقصد اقصی را وصول به حرم امن خدا قرار داده بود شاگردانی تربیت و به مکتب عرفان تسلیم کرد که هر یک ستاره درخشانی در آسمان فضیلت و توحید بودند و تا مدّ شعاع بصر و بصیرت خویش عالمی را روشن و تابناک نمودند ، از جمله عارف ربّانی آقا سیّد احمد طهرانی کربلائی و شاگرد ایشان فخر الفقهاء و جمال العرفاء حاج میرزا علی آقا قاضی – اعلی اللّه مقامهما الشریف – هستند .
فخر المفسّرین و سند المحقّقین استاد گرامی ما حضرت علامه سیّد محمّد حسین طباطبائی – أمدّ اللّه ظلاله الشّارفه – با آنکه از اوّل عمر با دو بال علم و عمل حرکت داشت و هم در مکتب فلسفه و هم در مکتب عرفان نزد مرحوم قاضی طیّ طریق می نمود و با سپری نمودن عمری را در قیاس و برهان و خطابه و تقویت علوم فکریّه از «اشارات» و «اسفار» و «شفا» و تحشیه آنها در عین اشتغال کامل به خلوت های باطنی و اسرار الهی و مراقبه عرفانی ، بالأخره راحله خود را در آستان مقدّس قرآن یکسره فرود آ ورده چنان متوغّل در آیات سبحانیّه می گردد که بحث و تفکّر و قرائت و تلاوت و تفسیر و تحلیل و تأویل آیات قرآن برای ایشان از هر ذکری و فکری عالی تر و تدبّر در آنها از هر قیاس و برهانی دلپذیرتر و مسرّت بخش تر می گردد ، و کأنّه غیر از تعبّد محض در مقابل صاحب شریعت غرّاء و اوصیای گرامش هیچ ندارد .
دوست مکرّم و سرور ارجمند مهربانتر از برادر ما مرحوم آیه اللّه شیخ مرتضی مطهّری – رضوان اللّه علیه – که سابقه آشنائی ما با ایشان متجاوز از سی و پنجسال است ،
پس از یک عمر درس و بحث و تدریس و خطابه و کتابت و موعظه و تحقیق و تدقیق در امور فلسفیّه ، با ذهن رشیق و نفس نقّاد خود بالأخره در این چند ساله آخر عمر خود بالعیان دریافت که بدون اتّصال به باطن و ربط با خدای منّان و اشراب دل از سرچشمه فیوضات ربّانیّه ، اطمینان خاطر و آرامش سرّ نصیب انسان نمی گردد ، و هیچگاه نمی تواند در حرم مطهّر خدا وارد شود یا گرداگرد آن طوف کند و به کعبه مقصود برسد .
و چون شمعی که دائما بسوزد و آب شود ، یا پروانه ای که خود را به آتش زند ، و همانند مؤمن متعهّدی که شوریده وار دلباخته گردد و در دریای بی کرانه ذات و صفات و اسماء حضرت معبود فانی گردد و وجودش به سعه وجود خدا متّسع شود قدم راستین در مضمار این میدان نهاد .
بیداری شب های تار و گریه و مناجات در خلوت سحرگاه و توغّل در ذکر و فکر و ممارست درس قرآن و دوری گزیدن از اهل دنیا و هواپرستان ، و پیوستن به اهل الله و اولیای خدا ، مشهود سیر و سلوک او بود . رحمه الله علیه رحمه واسعه .
لمثْلِ هَذَا فَلْیَعْمَل الْعَامِلُونَ [10] ، انَّ اللَهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوْا وَ الَّذینَ هُمْ مُحْسِنُونَ [11] .
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید ...